امروز: جمعه 7 دی 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
لینک دوستان
بلوک کد اختصاصی

حوزه آبخیز رودخانه بیرجند

حوزه آبخیز رودخانه بیرجنددسته: جغرافیا
بازدید: 31 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 163 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 192

1ـ1 طرح مسأله حوزه آبخیز رودخانه بیرجند در استان خراسان جنوبی قرار گرفته است این رودخانه از ارتفاعات شرق بیرجند سرچشمه گرفته و بعد از عبور از شهر بیرجند به سمت غرب جریان می‌یابند و بعد از پیوستن چندین رودخانه دیگر به آن با نام رود شور بیرجند سیلاب آنها به كویر لوت می‌ریزد رودخانه بیرجند خشكرودی فصلی است و دبی آن در محل خروج از دشت حدود 300 ل

قیمت فایل فقط 7,900 تومان

خرید

حوزه آبخیز رودخانه بیرجند

1ـ1 طرح مسأله

حوزه آبخیز رودخانه بیرجند در استان خراسان جنوبی قرار گرفته است. این رودخانه از ارتفاعات شرق بیرجند سرچشمه گرفته و بعد از عبور از شهر بیرجند به سمت غرب جریان می‌یابند و بعد از پیوستن چندین رودخانه دیگر به آن با نام رود شور بیرجند سیلاب آنها به كویر لوت می‌ریزد.

رودخانه بیرجند خشكرودی فصلی است و دبی آن در محل خروج از دشت حدود 300 لیتر در ثانیه گزارش شده است و با توجه به آمار هواشناسی (2003-1956) متوسط دمای سالانه آن 4/16 درجه و متوسط بارندگی سالانه آن 91/170 میلیمتر برآورد شده است.

قدیمی‌ترین سازندهای حوزه متعلق به دوران دوم زمین‌شناسی، از آمیزه‌های رنگین، آهك و پریدونیت تشكیل شده و بیشتر در ارتفاعات جنوبی رخنمون دارند. سازندهای دوران سوم از توف آندزیت، آهكهای فومولیتی، مارن و كنگلومرا تشكیل شده و در ارتفاعات شمال و شرق حوزه دیده می‌شوند.

فرسایش و كاهش حاصلخیزی خاك از جمله مسائلی است كه دست‌یابی به توسعه كشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست را با مشكل روبرو می‌سازد. شناخت و بررسی ساز و كار فرسایش در حوزه‌های آبخیز و جلوگیری از به هدر رفتن یكی از غنی‌ترین و با ارزش‌ترین منابع طبیعی كشور یعنی خاك و مبارزه با این فرایند اهمیت زیادی دارد. عملكرد وسیع فرایندهای هوازدگی و فرسایش سیلابهای فصلی كه به علت عدم پوشش گیاهی مناسب در طی زمان ایجاد می‌شود سبب تغییرات وسیعی در ساختمان ژئومورفولوژی این حوزه گردیده است علاوه بر عوامل اقلیمی و محیطی استفاده منطقی انسان از طبیعت و مسائل سنتی كشاورزی و چرای بی‌رویه باعث تسریع فرسایش و تغییرات ژئومورفولوژیكی حوزه شده است. فرسایش خاك و سپس كاهش بیش از اندازه منابع طبیعی در آینده باعث بروز بحران در حوزه‌های آبخیز خواهد شد. دورنمای كاهش بحران هنگامی می‌تواند به چشم آید كه انسان امروز به پیشگیری بپردازد و آن استفاده‌ای را از طبیعت به عمل آورد كه ویژگیهای طبیعی سرزمین دیكته می‌نماید و بعد این ویژگیها را با نیازهای اقتصادی و اجتماعی خود وفق دهد برای برنامه‌ریزی جهت توسعه پایدار و جلوگیری از فرسایش باید نقش هر كدام از عوامل طبیعی و انسانی مشخص گردد و با توجه به آن عوامل اقدامات آبخیزداری در حوزه‌ها انجام پذیرد.

یكی از زیر حوزه‌های رودخانه بیرجند حوزه آبخیز بند دره است كه در جنوب و در ارتفاعات باختران قرار دارد در این حوزه بندی قدیمی به همین نام وجود دارد كه براثر فرسایش و رسوبات سطح دریاچه آن پیر شده و عملاً مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. از آنجا این بند یكی از میراثهای تاریخی است و همچنین جنبه تفرجگاهی دارد لذا در وهله اول نیازمند انجام اقدامات آبخیزداری برای جلوگیری از فرسایش و ایجاد رسوب و سپس خارج كردن رسوبات از آن ضروری به نظر می‌رسد. و در این تحقیق به بررسی وضعیت فرسایش به روش پسیاك در این حوزه مورد بررسی قرار می‌گیرد.

2ـ1 فرضیه‌ها

1ـ همزمان با فعالیت نیروهای تكتونیكی (دینامیك درونی) شرایط اقلیمی (دینامیك بیرونی) بیشترین نقش را در شكل‌گیری اشكال ژئومورفولوژی داشته است.

2ـ عدم كنترل آبهای جاری و دخالتهای انسانی سبب بوجود آمدن انواعی از فرسایش‌های تشدیدی و از بین رفتن حاصلخیزی خاك شده است.

3ـ1 ضرورت و اهداف تحقیق

آب و خاك از مهمترین منابع طبیعی و سرمایه ملی هر كشور به شمار می‌روند امروزه حفاظت و بهره‌برداری منطقی و مدیریت عالمانه این منابع طبیعی، محور مطالعات و رئوس برنامه‌های عمرانی كشورهای مختلف را تشكیل می‌دهند.

از آنجایی كه هر تحقیق و پژوهشی هدف یا اهدافی را دنبال می‌كند، تحقیق حاضر نیز از این قاعده مستثنا نیست. اهدافی كه در این تحقیق مورد نظر قرار گرفته‌اند عبارتند از:

ـ شناسایی و طبقه‌بندی اشكال ژئومورفیك حوزه و فرایندهای حاكم بر آنها

ـ شناسایی اشكال و میزان فرسایش و ارائه راه حلهای مناسب جهت پیشگیری از فرسایش خاك در این حوزه، چرا كه با اندك بارندگی سیل ایجاد شده و باعث خارج شدن هزاران تن خاك از منطقه می‌گردد و این امر خسارات جبران‌ناذپیری بر منابع طبیعی بوجود می‌آورد.

4ـ1 روش تحقیق

روش شناسی بررسی‌های ژئومورفولوژیكی تا چند دهه قبل براساس روش استقرار و تبیین زمانی پدیده‌ها استوار بود (از جمله مدل چرخه فرسایشی دیویس) اما پیشرفتهای اخیر در علم ژئومورفولوژی باعث شد تا این دانش روش علمی قیاسی را به عنوان روش شناسی پژوهش اختیار كند لذا بررسی و مطالعه فرسایش نیز از این قاعده مستثنا نمی‌باشد.

در روش علمی قیاسی براساس تجربیات ادراكی و بررسی‌های اولیه تصویری از ساختار و ساز و كار پدیده فرسایش در این حوزه ارائه می‌شود براساس این تصویر مدلی ارائه می‌شود كه این مدل براساس فرضیاتی استوار است كه برای اثبات یا رد آنها تعاریف، طبقه‌بندی‌ها و اندازه‌گیری‌ها و بررسی‌هایی در مورد فاكتورهای موثر در مدل و طرح اولیه صورت می‌گیرد و در مرحله بعدی اطلاعات و داده‌ها باید گردآوری شود و در مدل مورد نظر بكار گرفته شود. با توجه به روش‌شناسی پژوهش، ابزار و مواد مورد استفاده در این تحقیق به قرار زیر هستند.

الف: مطالعات نظری و كتابخانه‌ای (اسنادی)

مطالعات نظری و اسنادی به عنوان اولین گام، در پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است بدین جهت در مرحله اول نسبت به جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات زیر از سازمانهای ذیربط اقدام گردیده است.

1ـ نقشه توپوگرافی به مقیاس 1:50000 برای كل حوزه

2ـ نقشه توپوگرافی به مقیاس 1:25000 برای حوزه بند دره

3ـ نقشه زمین‌شناسی به مقیاس 1:100000 و 1:250000 بیرجند

در جریان مطالعات، نقشه‌های جدیدی همچون نقشه شیب، طبقه‌بندی ارتفاعی و جهت دامنه‌ها نقشه ژئومورفولوژی، پوشش گیاهی، نیز تهیه و مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

4ـ تهیه داده‌ها و آمار هواشناسی مربوط به ایستگاه‌های موجود در حوزه و اطراف آن

5ـ تهیه تصاویر ماهواره‌ای منطقه Tm از سازمان جغرافیایی

ب: كارهای میدانی

در تحقیقات ژئومورفولوژی، مطالعات میدانی مكمل مطالعات كتابخانه‌ای محسوب می‌شود و می‌تواند محقق را در شناخت، بررسی و تجزیه و تحلیل مكانیسم پیدایش پدیده‌ها یاری رساند و منجر به جمع‌آوری اطلاعات به شرح زیر گردد.

1ـ تهیه عكس از پدیده‌ها ژئومورفولوژیكی و مناظر فرسایش حوزه.

2ـ فراهم شدن دید كلی از وضعیت ژئومورفولوژیكی منطقه و فرمها و فرایندهای حاكم بر آنها جهت تهیه نقشه ژئومورفولوژی

3ـ تشخیص تغییرات انسانی بستر حوزه‌ها و اصلاح آنها در نقشه از جمله تغییر مسیلها و اندازه‌گیریهای لازم برای مدل پسیاك.

ج: كارهای رایانه‌ای

این مرحله از كار شامل وارد كردن اطلاعات پایه و نقشه‌های مختلف به سیستم كامپیوتری است كه بوسیله نرم‌افزارهایی همچمون Arc View ـ Arc Gis و Geomatica صورت گرفته است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از برنامه‌هایی نظیر smada-spess و Excel استفاده شده است.

5ـ1 پیشینه تحقیق

هر فعالیت پژوهشی باید با مدنظر قرار دادن تحقیقات پیشین، مسیری جدید با هدف جدید را بپیماید، تا از یك طرف موجب تكمیل مطالعات قبلی گردد و از طرف دیگر مجهولاتی را كه در تحقیقات قبلی بنا به مقتضیات زمانی و امكانات وجود داشته است، برطرف سازد. همچنین توجه به مطالعات قبلی در هر فعالیت تحقیقی، سبب می‌شود كه محقق بر حیطه موضوع خود اشراف كامل داشته و در تجزیه و تحلیل مسائل مطرح شده از توان علمی بالایی برخوردار باشد. تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در حوزه مورد مطالعه بسیار اندك می‌باشد و فقط در قالب چند پایان‌نامه و مقاله مطالعاتی درباره رشته كوههای جنوبی و شمالی حوزه صورت گرفته و همچنین نقشه‌های زمین‌شناسی به مقیاس 1:100000 و 1:250000 توسط سازمان زمین‌شناسی تهیه شده است. پژوهش در فرسایش خاك به صورت كمی و معادلات چند عاملی برای اولین بار در سال 1915 wollny اولین تحقیق را انجام داده است. (احمدی 1374)

بعد از این انواع روشهای كمی با در نظر گرفتن پارامترهای متفاوت در رابطه با موضوع فرسایش ارائه شده است اولین گزارش نسبتاً كامل در مورد فرسایش خاك و لزوم حفاظت آب و خاك در ایران در سال 1327 توسط دوان و ریبن[1] كارشناسان FAO به زبان انگلیسی تهیه و منتشر شد این كارشناسان پس از مطالعه خاكهای مختلف ایران و تهیه گزارش، لزوم ایجاد مؤسسه‌ای به منظور حفاظت خاك را پیشنهاد كردند. (رفاهی، 1378) از جمله منابعی كه در ارتباط با موضوع تحقیق به رشته تحریر در آمده می‌توان به موارد زیر اشاره كرد.

L.J.LANE and Etal (1981)، در مقاله‌ای با عنوان «فرسایش حوزه آبریز و اثرات رسوب حاصل از آن در انتقال آلاینده‌ها» مدلهای برآورد فرسایش و رسوب را بررسی كرده‌اند. به اعتقاد نامبردگان كاربرد مدل USLE[2] نسبت به مدلهای دیگر نسبتاً آسان بوده و در اكثر حوزه‌های آبخیز قابل استفاده است. این محققان در كنار مدل مذكور مدل PSIAC را نیز جهت برآورد رسوب توصیه كرده‌اند.

ثروتی و عسگری (1381) در تحقیقی با عنوان «بررسی كمی و كیفی فرسایش در حوضه آبخیز چیخواب» با استفاده از مدل پسیاك اصلاح شده و بر مبنای واحدهای هیدرولوژی نسبت به برآورد میزان رسوب اقدام كرده‌اند.

احمدی (1377) در كتاب  ژئومورفولوژی كاربردی پس از تشریح مدلهای مختلف تجربی برآورد فرسایش و تولید رسوب با استفاده از مدلهای تجربی EPM و MPSLAC بر مبنای واحدهای ژئومورفولوژی به برآورد رسوب در حوزه آبخیز بابااحمدی (زاگرس جنوبی) پرداخته و به این نتیجه رسیده است كه در حوزه مورد مطالعه، نتایج حاصل از برآورد رسوب بوسیله مدل MPSLAC دقیق‌تر از نتایج EPM است. نامبرده سپس پیشنهاد كرده كه انتخاب مدل با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه مورد مطالعه صورت گیرد و بنا به یافته وی دو مدل  EPM و MPSLAC برای برآورد رسوب در شرایط طبیعی و محیطی ایران مناسب است.

6ـ1 موقعیت حوزه مورد مطالعه

حوزه آبخیز رودخانه بیرجند در شرق ایران و در استان خراسان جنوبی قرار دارد و شهر بیرجند در مركز این حوزه قرار گرفته است. این حوزه از نظر موقعیت جغرافیایی بین َ42,ْ58 تا َ45,ْ59 طول شرقی و َ44,ْ32 تا َ8,ْ33 عرض شمالی قرار گرفته است.

این حوزه از شرق به حوزه‌های سربیشه و در میان شمال به حوزه چاهك و سوسویه جنوب به حوزه مختاران و شمال غرب به حوزه خور محدود می‌شود.

نقشه (1-1) موقعیت این حوزه را نشان می‌دهد.

فصل دوم

زمین‌شناسی

مقدمه

حوزه مورد مطالعه از نظر جغرافیایی در شرق ایران و در استان خراسان جنوبی واقع شده، و از نظر زمین شناسی در محل تلاقی دو ایالت ساختاری سیستان و بلوك لوت قرار گرفته است بطوریكه شرق حوزه و قسمت اعظم آن تحت تأثیر فرایندهای بلوك سیستان وزون آمیزه رنگین و غرب حوزه تحت تأثیر بلوك لوت می‌باشد و لذا از ویژگیهای زمین‌شناسی و پیچیدگی‌های خاص سرزمینهای برخوردی تبعیت می‌كند. البته بیش از 70 درصد واحدهای سنگی زمین‌ساختی حوزه را واحدهای سنگی مربوط به ایالت ساختاری سیستان تشكیل می‌دهد كه در اینجا دارای روند تقریباً شمال غرب ـ شرق تا شرقی غربی هستند. (محمد مهدی خطیب 1373)

در ادامه روند پهنه ساختاری سیستان به شمال شاخه‌هایی از آن با چرخش به سمت غرب وارد پهنه لوت شده و به داخل لوت نیز خاتمه می‌یابند كه رشته كوههای جنوب بیرجند و همچنین بخشی از ارتفاعات شمال و غرب حوزه نیز از این دسته‌اند در این محدوده مجموعه بهم آمیخته‌ای از افیولیت ملانژ با سنگ‌های رسوبی، سنگهای آذر آواری، سنگهای آتشفشانی، نیمه آتشفشانی و سنگهای دگرگونی با درجه پایین را می‌توان مشاهده كرد.

با اعمال فرایندهای كششی بر روی پوسته ایران زمین طی ژوراسیك میانی تا پایانی باریكه‌های اقیانوسی در داخل پوسته شكل می‌گیرد كه یكی از این باریكه‌ها، باریكه اقیانوسی شرق ایران است كه در بخش شمالی با چرخش بداخل لوت به منتها الیه خود می‌رسد و روند تقریباً شرقی ـ غربی دارد (در جنوب بیرجند)[3] با آغاز فرایندهای همگرایی در قطعات پوسته ایران زمین در كرتاسه پایانی باریكه‌های اقیانوسی موجود بسته شده و بخشهایی از پوسته اقیانوسی بر روی همدیگر رانده و بر روی پوسته قاره‌ای جای می‌گیرند كه همین افیولیت ملانژها حاصل چنین فرایندی است كه رشته كوه باقران كه حد جنوبی حوزه است را تشكیل می‌دهد (محمدمهدی خطیب)

پیدایش رشته كوه باقران با مكانیزم ذكر شده موجب پیدایش فرونشست فشاری در قسمت شمالی آن (دشت بیرجند) می‌گردد و طی نئوژن مواد ناشی از فرسایش مجموعه افیولیت ملانژ ـ سنگهای آذرآواری ناشی از فعالیت آذرین كمربند برشی حادث شده در این حوضه بسته، بصورت توف، مارن و عمدتاً كنگلومرا برجای گذاشته می‌شود. (محمد مهدی خطیب 1368) تصویر 1-2

مقطع عرضی دشت بیرجند در اواخر ترشیر مأخذ گزارش زمین‌شناسی

در اواخر نئوژن در اثر ادامه همگرایی رسوبات برجای گذاشته شده در دشت بیرجند نیز متحمل چین‌خوردگی شده و ساختمان فعلی محدوده مورد مطالعه را به خود گرفته است كه از اوایل كواترنر تاكنون مواد ناشی از فرسایش مكانیكی و فیزیكی توسط آب یا عوامل ثقلی حمل شده و به صورت پادگانه‌های مخروط‌افكنه‌ی رسوبات آبرفتی، رسوبات رودخانه‌ای در گستره دشت و محدوده حوزه آبخیز برجای گذاشته شده است. تصویر 2-2

مقطع عرضی دشت بیرجند اوایل كواترنر تا حال مأخذ گزارش زمین‌شناسی

2ـ2 زمین‌ساخت (تكتونیك)[4]

منطقه مورد مطالعه كه قمست اعظم آن بخشی از كمربند فلیش و مخلوط درهم شرق ایران می‌باشد، روند كلی شمالی ـ جنوبی دارد در این محدوده امتدادها معمولاً به سمت شمال غرب ـ جنوب شرق متمایل است لبه بخش شمالی حوزه بوسیله رسوباتی از نوع فلیش‌های جوانتر پوشیده شده است اما در بخش جنوبی وجود چین‌های آرام و رسوبات از نوع فلیش‌های قدیمی و بهم ریختگی در ساخت مجموعه‌های مخلوط در هم، حاكی از فشارهای شدیدی بوده كه برای بخش وارد شده است قدیمی‌ترین سنهای شناخته شده در كمربند افیولیتی سنگهای آهكی صورتی رنگی است كه به علت داشتن فسیل گلوبوتورنكانا[5] نشان كرتاسه بالایی بوده و جوان‌ترین آنها سنگهای ائوسن آغازی تا میانی است كه با دگرشیبی زاویه‌ای واضح، به روی مجموعه مخلوط درهم قرار گرفته‌اند. با توجه به این امر حركات زمین‌ساختی كه سبب ایجاد مخلوط درهم در این منطقه گردیده در فاصله زمانی كرتاسه پایانی و ترشیری آغازی بوقوع پیوسته است. دگرگونی زون مخلوط درهم نیز مدیون چنین حركاتی بوده و همین حركات موجب تغییر شكلهای مكانیكی شدید نیز گردیده است.[6]

روند شرقی ـ غربی سنگهای ولكانیكی پالئوسن در شمال ناشی از حركات زمین‌ساختی بوده كه سبب بالا آمدگی، گسل‌خوردگی و چین‌خوردگیهای آرام گردیده و همچنین بلحاظ قرارگیری در شمال شرق لوت مركزی، غرب حوزه اشكال ساختمانی خاص آن ناحیه را نشان م‌دهد.

چین‌خوردگیهای ملایم تا متوسط صفت مشخصه قسمت غرب حوزه است شیبهای طبقات معمولاً كم هستند باستثنای طبقات نزدیك به خط گسل‌ها كه شیب بیشتری دارند مشخص‌ترین چین‌خوردگیها در شمال غرب حوزه در سنگهای آهكی نومولیتی به سن ائوسن پیشین قابل مشاهده است كه غالباً صخره‌ها و ارتفاعات را تشكیل می‌دهند. معمولاً امتداد فعلی محورهای آنها دلالت بر جهت شرق، شمال شرق ـ غرب، جنوب‌غرب برای سترسهای بوجود آورنده آنها دارد.

نهشته‌های رسوبی نئوژن و سنگهای ولكانیكی آن تحت تأثیر حركات زمین‌ساختی ضعیفی قرار گرفته است بطوریكه در آنها گسل خوردگیهای ضعیف و چین‌خوردگیهای ملایمی ایجاد شده است به همین دلیل در آنها طاقدیس‌ها و ناودیس‌های آرامی دیده می‌شود.[7] عكس شماره (1-2) ناودیس درمارنهای نئوژن در جنوب‌غرب دهكده بوكی را نشان می‌دهد.

3ـ2 چینه‌شناسی و سنگ‌شناسی:

همانطوری كه ذكر شد محدوده مورد مطالعه در محل تلاقی دو ایالت ساختاری سیستان و لوت قرار گرفته است و دارای ویژگی سرزمینهای برخوردی است و قدیمی‌ترین واحدهای شناخته شده در منطقه فلیش مربوط به كرتاسه است لذا ابتدا به ذكر چینه‌شناسی این دو ناحیه در كرتاسه می‌پردازیم.

چینه‌شناسی بلوك لوت در زمان كرتاسه:

در بلوك لوت، نهشته‌های كرتاسه بطور عمده متشكلند از سنگ آهكها همراه با مقدار متغیری مواد آواری، جز چند لایه آندزیتی كه Reyre و محافظ از كرتاسه زیرین رخنه به گزارش آورده‌اند سنگهای آتشفشانی دیگری در كرتاسه لوت شناخته نشده است.[8] سازندهای این دو شامل آهكهای اوربیتولین‌دار متعلق به آپسین و آهكها و سنگهای آواری كرتاسه بالائی است. یكی از ویژگی‌های خاص بلوك لوت نبود چینه سنگی در طول كرتاسه بالایی یا قبل از ماستریشتین به نحوی كه رسوبات كرتاسه پسین منحصراً ماشتریشتین است و در قاعده خود كنگلومرای قرمز رنگ دارد.

چینه شناسی منطقه فلیش در كرتاسه:

از مشخصات این منطقه داشتن رسوبات دریایی عمیق است كه با مواد آتشفشانی بازیك همراه است. فسیل‌هایی كه از این منطقه گزارش شده‌اند منحصراً مربوط به كرتاسه‌اند اكثر این سازندها تغییر شكل تكتونیكی شدید و تا اندازه‌ای نیز دگرگونی ضعیفی را تحمل نموده‌اند بطوریكه ارتباط واحدهای چینه سنگی بسیار پیچیده و توالی چینه‌ای در روی زمین دستخوش فرایندهای زمین‌ساختی گردیده و از بین رفته است. لذا تمایز آنها از یكدیگر تنها با استفاده از شواهد سنگ‌شناسی، فسیل شناسی و توالی رویدادها امكان‌پذیر است. بطور كلی واحدهای چینه سنگی را می‌توان به سه دسته تقسیم كرد.

1ـ افیولیت و مخلوط در هم رنگین

2ـ رسوبات نوع فلیش

3ـ سنگهای آذرآواری و رسوبات جوانتر

1ـ محدوده تحت پوشش افیولیت و مخلوط در هم رنگین:

هنگامی كه از سن افیولیت منلانژ صحبت به میان می‌آید دو سن مطرح می‌شود، سن تشكیل دهنده اصلی افیولیت كه نشانه باز شدن پوسته قاره‌ای و مقدمه افیولیت‌زایی است (شاید كرتاسه زیرین) و سن مخلوط شدن آنها كه مسلماً جوانتر از تمام واحدهای تشكیل دهنده ملانژ است و زمان جوانترین رسوباتی می‌باشد كه در مخلوط افیولیتی دیده می‌شود و به كرتاسه بالایی نسبت داده می‌شود.

امتداد این سنگها شمال غرب ـ جنوب شرق بوده و بطور گسترده در بخش جنوبی حوزه (كوه باقران) پراكنده می‌باشند. در شمال منطقه نیز رخنمون كم وسعتی از این سنگها تظاهر دارند كه بطور دگرشیب بوسیله ولكانیكهای پالئوژن پوشیده شده است سنگهای مجموعه آمیزه رنگین سنگهایی مثل پریدوتیت، هارز بورژیت، لرزولیت و سرپانتینیت و بطور پراكنده پیروكسینیت و دونیت می‌باشند. پریدوتیت‌های موجود نیز به دو صورت پریدوتیت‌های تازه و پریدوتیت‌های دگرسان یافته دیده می‌شوند در اثر كربناتی شدن سرپانیتیت‌ها، لیسونیت‌ها ایجاد شده‌اند كه به صورت عدسیهای نازك و كشیده با رنگ هوازده قهوه‌ای زرد و سفید در سنگهای اولترابازیك و گهگاه در سنگهای گابرویی اسپلیتی شده تظاهر می‌نمایند. پدیده ردینگتی شدن Rodingitization در بعضی قسمت‌ها بصورت دایكهای مشخص در توده‌های هارزبورژیتی سرپانتینیت شده دیده می‌شوند. ردینگیت بواسطه رنگ سفید و یا زردش به سهولت قابل شناسایی است. سنگهای بازیك (گابرو، دیاباز، اسپلیت)cm2 و گهگاه اولترابازیك آنچنان بهم ریخته و با هم مخلوط شده‌اند كه امكان تفكیك آنها از هم میسر نیست cm1. تنها دیابازها مشخص شده دارای ساخت دایكهای صفحه‌ای[9] و اسپلیت‌ها دارای ساخت بالشی[10] می‌باشند. در بعضی جاها سنگهای اولترابازیك ـ بازیك و رسوبی بصورت یك واحد برداشت شده‌اند و تحت عنوان كلی آمیزه رنگین cm3 نامیده شده‌اند. واحد رسوبی آمیزه رنگین از سنگهایی چون شیل و ماسه سنگ همراه با تداخلهایی رادیولاریتی بوده و عمدتاً به كرتاسه فوقانی مربوط می‌باشند. لازم به ذكر است كه كل این مجموعه در كوه باقران وجود داشته و به علت درهم ریختگی و تكتونیك شدید امكان تفكیك در همه جا میسر نیست و كلاً تحت عنوان مجموعه مخلوط درهم یا كالردملانژ آورده شده است و تمامی اجزاء تشكیل دهنده كم و بیش یك دگرگونی ناحیه‌ای ضعیفی را تحمل كرده‌اند كه اثرات این دگرگونی در همه‌جا بوضوح دیده می‌شود لیكن در بعضی نقاط پیشرفت تدریجی آنها از سنگهای غیردگرگونه به دگرگونه قابل تشخصی است. این ناهمواریهای بجامانده در این مجموعه به صورت تیپ های توده سنگی و گاه بیرون‌زندگی سنگی می‌باشد كه در صورت وجود رطوبت نسبت به تخریب بعضاً حساس می‌باشند. جدول (1-2) واحدهای سنگی محدوده آمیزه‌های افیولیتی در حوزه آبخیز را نشان می‌دهد.

جدول (1-2) واحدهای سنگی محدوده آمیزه افیولیتی در حوزه آبخیز بیرجند در نقشه 1:250000

نام

لیتولوژی

محل رخنمون

مساحت km2

آمیزه افیولیتی

mb مرمر

شرق

6/0

msp سنگهای اسپلیتی دگرگون شده

جنوب

9/29

mgb گابرو دگرگون شده

جنوب

8/2

ub عموماً سنگهای فوق بازی اكثراً سرپانیتی شده

شمال غرب

4/7

Pd پریوتیت اكثراً هارزبورژیت به مقدار كم لرزولیت

شمال و غرب

4/68

sr سرپانتینیت، سنگهای سرپانتینتی شده

جنوب‌شرق

03/5

IV لیستونیت، (كربنات اوفیولیتی)

شمال و جنوب

54/13

cm1 لیستونیت، سرپانتینیت، پریدوتیت

جنوب

59/13

cm2 سنگهای اسپلیتی، دیاباز، گابرو

-

-

grp گرانیت پلاژیوكلازدار

شمال

72/0

K2d دیاباز ورقی

شرق

7/1

K2sd رادیولاریت ـ سنگهای اسپلیتی، دیاباز

جنوب

05/17

K2r رادیولاریت، شیل رادیولردار

جنوب

3/0

cm آمیزه رنگین تفكیك نشده

جنوب و جنوب‌شرق

65/61

gb گابرو

جنوب

7/3

2ـ محدوده تحت پوشش رسوبات فلیش:

در محدوده مورد مطالعه دو نوع فلیش به سن كرتاسه بالائی و پالئوسن وجود دارد. فلیش‌های كرتاسه بالائی و پالئوسن وجود دارد. فلیش‌های كرتاسه بالایی خود از اجزاء متشكله رسوبی منطقه آمیزه رنگین محسوب می‌گردند و معمولاً از شلیهای سبزرنگ، ماسه‌سنگ، سیلت سنگ و بالاخره شیلهای فلیتی kush تشكیل شده‌اند كه در شمال و غرب منطقه آمیزه رنگین برونزو دارند.

فلیش‌های جوانتر در شمال شرق منطقه و نیز حاشیه شمالی منطقه آمیزه رنگین قرار گرفته‌اند كه قسمت زیرین این فلیش‌ها شامل ماسه سنگ، شیل‌ماسه‌ای، شیل فیلیتی و آهك ماسه‌ای به رنگ روشن بوده و در بعضی جاها شیل ارغوانی دیده می‌شود و قسمت فوقانی كم و بیش دگرگونه بوده و معمولاً شامل لایه‌های فلیتی شده peEph و شیل peEsh می‌باشد تشخیص فلیش‌های كرتاسه از فلیش‌های ائوسن به كمك شواهد فسیلی میسر می‌باشد. رخنمون حداكثری سازندهای فلیشی در شمال شرق و شمال حوزه می‌باشد. حساسیت به فرسایش فلیش‌ها متفاوت می‌باشد در جایی كه لایه رویی شیل باشد عوامل فرسایش فعال بوده و اشكال آبی در آن شكل می‌گیرد اما در جایی كه ماسه سنگ لایه رویی است لایه شیل دست نخورده باقی مانده است و ماسه سنگ به صورت توده سنگی یا بیرون زدگی سنگی و گاهی واریزه نمایان می‌شود. جدول 2-2 واحدهای سنگی رسوبات فلیش را در حوزه نمایان می‌سازد.

جدول (2-2) واحدهای سنگی محدوده رسوبات نوع فلیش در حوزه آبخیز بیرجند

نام

لیتولوژی

محل رخنمون

مساحت km2

رسوبات فلیش

K2sh فلیش ـ شیل، شیل فیلیتی و ماسه‌سنگ به طور محلی با توف ماسه‌ای

جنوب و شرق

62/64

K2shc شیل كربناته شده

جنوب غرب

73/13

K2su ماسه سنگ، شیل ـ سنگهای فوق بازی

جنوب

2/9

K2ssp ماسه‌سنگ، شیل ـ سنگهای اسپلیتی همراه با سنگ آهك گلوبوتورنكانا

جنوب و شمال

87/18

K2ph عموماً فیلیت

شمال و جنوب

69/79

K2ssd فلیش ـ ولكانیك: شیل و ماسه‌سنگ با دیاباز و توف دیابازی

غرب

02/2

K2shs شیل ـ ماسه سنگ ـ فیلیت ـ اسلیت و شیل مدادی با رگه‌های كوارتز

جنوب غرب

4/75

K2ps فیلیت، شیست

غرب

34/7

PeEs ماسه‌سنگ ـ سنگ آهك ماسه‌ای ـ شیل، شیل فیلیتی

جنوب و اندكی در شمال

1/30

PeEFl ماسه‌سنگ ـ سیلنستون ـ شیل با تعدادی عدسی‌های ماسه‌سنگ نومولیت‌دار

شرق

6/48

PeEph فیلیت ـ شیل فیلیتی به رنگ كرم تا قهوه‌ای

شمال شرق

97/13

PeEF سنگهای تیپ فلیش مختصری دگرگون شده

شمال و شمال شرق

2/121

PeEm شیل ـ ماسه‌سنگ ـ مارن تیپ فلیش

شمال شرق

92/149

PeEsh شیل به رنگ سبز تا خاكستری

شمال شرق

6/30

3ـ محدوده تحت پوشش سنگهای آذر آواری جوانتر از افیولیت:

عمدتاً در قسمتهای شمالی، غربی و شرق منطقه گسترش دارند. در بخش شمالی ولكانیكهای پالئوژن با گسترش و توسعه زیاد سری‌های توفی (ET) شروع گردیده كه شامل توف‌های قرمز، سبز، زرد و نیز مارنهای توف‌دار و برش‌های توف‌دار می‌باشد سری اخیر در ماركوه در شمال شرق بیرجند بوسیله داسیت و در سایر جاها توسط برشهای ولكانیكی برشهای توفی، اگلومرا، EObr آندزیت و آندزیت بازالت (EOab) پوشیده می‌شوند. ردیف رسوبی پالئوژن در بخش شمالی بطور دگرشیب بوسیله بهشته‌های نئوژن كه اكثراً شامل كنگلومرا می‌باشند پوشیده می‌گردد در عكس شماره (2-2) توفهای سبزرنگ توسط كنگلومرای نئوژن پوشیده شده است.

اولیوین بازالتها جوانترین ولكانیكهائی هستند كه مخروط‌های آتشفشانی مشخص را ایجاد نموده و سنشان احتمالاً كواترنر است در حوالی روستای فنود در جنوب شرقی حوزه برونزدی از این سری دیده می‌شود.

نهشته‌های كواترنر عمدتاً بصورت پادگانه‌های قدیمی Q1 مخروط افكنه‌های Q2 و نیز پادگانه‌های آبرفتی جدید Qa1 و همچنین سنگهای ریخته شده در دامنه كوهستانها می‌باشند پهنه‌های نمكی (كویر Qsf) و پهنه‌های رسی Qcf در غرب حوزه در حوالی خوسف و آبرفت‌های عهدحاضر جوانترین تشكیلات موجود در منطقه هستند. جدول 3-2 واحدهای سنگی محدوده رسوبات جوانتر از افیولیت و آذر آواری را در حوزه آبخیز نشان می‌دهد. نقشه شماره 1-2 زمین‌شناسی حوزه است كه محدوده و واحدها را نمایان می‌سازد.


جهت دریافت فایل حوزه آبخیز رودخانه بیرجند لطفا آن را خریداری نمایید

قیمت فایل فقط 7,900 تومان

خرید

برچسب ها : حوزه آبخیز رودخانه بیرجند , دانلود حوزه آبخیز رودخانه بیرجند , جغرافیا , حوزه آبخیز , استان خراسان جنوبی , رودخانه , بیرجند , آبخیز , جغرافیا , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر